تمدن انسان متفکر

  تمدن انسان متفکر   The human eye is opened to the world. Everything looks as a human sees. As the ears hear the surrounding sounds . And the brain begins to receive information. People around you teach you information about life and how to act in it . A neighborhood of a city and a country becomes a place to receive feelings and messages , In the period of time allotted to you Family, people, friends, society and the media of this planet together form a set of beliefs, traditions, culture, interests and prejudices : Then you come with definitions of different types of relationships, attitudes to this world and your outlook on life , But what is the reality? The fact is that as much as you are directly or subconsciously dependent on your culture, beliefs, traditions and upbringing, other human beings in other places are just as different from your cultures, beliefs, traditions and prejudices. And they are in favor of the factors that have been taught and imposed on them. ...

  چشم انسان به جهان گشوده می شود . همه چیز همانگونه بنظر میرسد که یک انسان می بیند . همانگونه که گوش ها صدا های اطراف را می شنوند و مغز شروع به دریافت اطلاعات را آغاز می کند .   اطرافیانت به تو اطلاعاتی از زندگی و آموزش به جهت چگونگی عمل کردنت در آن را می دهند . محله ای از یک شهر و از یک کشور می شود مکان دریافت احساس و پیام ها , درست در بازه ای از زمان که به تو اختصاص داده شده است : خانواده , اطرافیان , دوستان , جامعه و رسانه های این کره ی خاکی در مجموع برایت یک مجموعه از باور ها , سنت , فرهنگ , منافع و تعصبات را می سازند .   سپس تو میمانی با تعاریفی از انواع روابط , نگرش به این دنیا و چشم اندازت برای زندگی , اما واقعیت چیست ؟ واقعیت اینست که به همان مقدار که تو به صورت مستقیم و یا در نا خودآگاه مغزت وابسته به فرهنگ , باور , سنت و نحوره تربیتت می باشی , انسانی دیگر در مکانی دیگر فرهنگ , باور سنت و تعصبات متفاوتی به همان میزان وابسته و طرفدار به عواملی همانند تو می باشد که به او آموزش داده و تحمیل شده است . دقیقا همینجاست که دنیایی با هزاران فرهنگ , سنت ,...